سلامتیسلامتی پوستنکات سلامتی

ويتيليگو چه نوع بيماری است و با چه عواملی ظاهر ميشود؟

درمان بیماری لک و پیس (ويتيليگو)

این بیماری حدود 5 تا 100 ميليون نفر از جمعيت جهان و حدود 600 هزار نفر در كشورمان را درگير كرده است.

البته انتخاب اين بيماري به عنوان اولين قدم در تحقيقات پيوند سلول به پوست نه به جهت فراوانياش بلكه به دليل پاسخدهي خوب آن نسبت به سلول درماني و اينكه ميتواند پايه علمي و تخصصي خوبي براي توسعه اين نوع درمان براي سوختگيهاي وسيع و اسيدپاشيها در آينده قرار بگيرد، صورت گرفته است.

ويتيليگو چه نوع بيماري است و با چه عواملي ظاهر ميشود؟

اين بيماري كه با عنوان لك و پيس هم شناخته ميشود، به صورت لكههايي كمرنگتر يا بدون رنگ نسبت به پوست طبيعي ظاهر ميشود. اين بيماري كه بر اثر از دست رفتن موضعي و پيشرونده سلولهاي مولد رنگدانه و عملكرد ناقص ملانوسيتها (سلولهاي رنگدانه پوست) در توليد ملانين بروز ميكند 5/0 تا 2 درصد افراد جامعه و حدود 600 هزار نفر را در كشور درگير كرده است.

اولين نشانههاي بيماري ظهور لكه هاي سفيد روي پوست است كه ميتواند در نواحي مختلف بدن چون دور چشمها، دور دهان، آرنجها، زانو، قوزك پا و انگشتان دست و پا و همينطور ناحيه پشت بدن ظاهر شود.

فراموش نكنيد اين لكهها بدون خارش و آزار هستند و معمولا قطري بين 2 تا 3 ميليمتر تا چند سانتيمتر را در برميگيرند. اين بيماري سنين شيوع متفاوتي دارد، در سنين كودكي زير 10 سال يا در دهه دوم و سوم زندگي بروز پيدا ميكند.

آيا عامل اين بيماري به طور مشخص شناخته شده است؟

خير. محققان در اين خصوص نظريههاي متفاوتي ارائه كردهاند، اما اصليترين نظريه در اين زمينه، خود ايمني عليه سلولهاي ملانوسيت است كه بر اثر حمله سلولهاي ايمني و از بين رفتن ملانوسيتهاهمان سلول هاي رنگدانه ساز ايجاد ميشود. در بدن اين بيماران آنتيباديهايي توليد ميشود كه ملانوسيتهاي بدن خودشان را تخريب ميكنند. البته آفتابسوختگيهاي شديد ميتواند به توسعه بيماري كمك كند. نظريه ديگري هم در اين خصوص، خودتخريبي ملانوسيتهاست.

البته ويتيليگو ميتواند جنبه ارثي هم داشته باشد. كودكاني كه يكي از والدين آنها به اين بيماري مبتلا هستند، بيش از ديگران در معرض ابتلا قرار دارند. در واقع 30 درصد بيماران، سابقه خانوادگي اين بيماري را دارند.

آيا لك و پيس درمان قطعي دارد؟

متاسفانه موارد لاعلاج اين بيماري زياد است. از ميان كل بيماران 70 تا 75 درصد با درمانهاي دارويي، نور درماني و ليزر درماني پاسخ ميدهند و 25 تا 30 درصدشان نيز با روشهاي متداول درمان ميشوند.

البته هدف اصلي در درمانهاي رايج ويتيليگو، بهبود وضعيت ظاهري پوست است و روند درمان هم نياز به زمان طولاني دارد كه معمولا 6 تا 18 ماه به طول ميانجامد، انتخاب نوع درمان هم به تعداد، محل و گستردگي ضايعات بستگي دارد.

معمولا در دارو درماني از كدام دسته از تركيبات دارويي براي از بين بردن لكههاي سفيد سطح پوست استفاده ميشود؟

استروئيد موضعي ميتواند در برگرداندن رنگ به لكههاي سفيد كمك كند، بخصوص اگر اين درمان در مراحل اوليه بيماري شروع شود. درمان بايد دستكم تا 3 ماه ادامه يابد تا بهبود قابل ملاحظه باشد.

آماري كه در دنيا وجود دارد گوياي موفقيت 30 تا 70 درصدي درمان بيماران با شيوه های سه گانه ذكر شده است. در حالي كه در روش ما آمار موارد موفق بالاتر و حدود 60 تا 80 درصد است

اين روش سادهترين و كمعارضهترين شيوه درماني است، اما اثربخشي آن به اندازه روشهاي درماني ديگر نيست، با اين حال در صورتيكه بيمار از پمادهاي قويتری استفاده كند، شاهد بروز عوارضي در نواحي مورد استفاده خواهد بود. داروهاي استروئيدي در اين شيوه درمان با تحريك سلولها باعث توليد رنگدانه بيشتر يا مهاجرت سلولها از نقاط سالم به نواحي درگير بيماري ميشوند.

به نظر ميرسد با وجود آن كه استفاده از ليزر و نور درماني ميتواند به خودي خود عوارضي را براي شخص به همراه داشته باشد، در مواردي كه بيماري شكل گسترده تری به خود گرفته است، انتخاب ديگري براي درمان لكههاي پوستي باقي نميماند.

همانطور كه گفته شد شدت آسيب سلولها و سطح ضايعات ايجاد شده در مواردي ما را ناگزير به استفاده از ليزرهاي كمتوان يا استفاده از طيف نور ماوراي بنفش در روند درمان ميكند. مسلما بيماراني كه تحت اين نوع درمانها قرار ميگيرند، بايد تحمل خوبي داشته باشند. هدف اصلي در نور درماني نيز افزايش رنگدانه است اما اين روش نيز وقتگير است و بيمار بايد مراقبت كافي را براي جلوگيري از عوارض اشعه كه گاهي هم شديد است داشته باشد. به علاوه قرار گرفتن بيمار در معرض نورآفتاب ميتواند عوارض درماني را تشديد كند.

در همين جا به روش ديگري هم كه البته هميشه به كار گرفته نمی شود، اشاره ميكنم. اين روش عبارت است از بيرنگ كردن باقيمانده پوست بدن تا با لكه هاي سفيد همرنگ شود. اين روش درماني براي بيماراني كه حداقل 50 درصد پوست آنها گرفتار است، توصيه ميشود. به علاوه روشهاي ديگري هم به صورت موقت ميتوانند در اين بيماران موثر باشند كه همانا استفاده از پوشانندههاي پوست با مواد آرايشي يا خالكوبي كردن منطقه درگير است تا همرنگ پوست شود، اما اين روش هميشه نتيجه خوبي به همراه ندارد.

به اين ترتيب براي حداقل يك سوم بيماراني كه به هيچ كدام از اين روشها، پاسخ درماني مثبت نميدهند، راهي جز سلول درماني باقي نميماند، شيوه هاي معمولي سلول درماني در دنيا چه هستند؟

اولين شيوه براي برداشت سلولاز نواحي سالم پوست كه تراكم بيشتري از سلولهاي رنگدانهاي دارند، روش تاول مكشي است.

در اين روش پزشك با استفاده از حرارت، مكش يا سرماي زياد روي پوست طبيعي داراي رنگدانه، تاول ايجاد ميكند. سپس سطح تاول را ميبرد و به ناحيه بدون رنگدانه پيوند ميزند. از عوارض اين روش، ماندن جاي زخم و عدم افزايش رنگدانه است.

به بيان ديگر در اين روش گاهي ناگزيريم تا سطح تاول بزرگي را ايجاد كنيم تا تعداد زيادي از سلولهاي رنگدانهاي را جدا كنيم كه اين كار به نوبه خود زمانبر بوده و در عين حال ممكن است آن گونه كه انتظار داريم، موفق به ايجاد تاول در سطح پوست نشويم.

آيا نمی شود پوست قسمت درگير را با پوست قسمت سالم بدن جايگزين كرد؟

دقيقا روش دوم نيز با جداسازي يك لايه از پوست و انتقال آن به قسمت درگير بيماري صورت ميگيرد. در اين روش، با برداشتن قسمت درگير، پوست ساير نقاط بدن جايگزين آن ميشود. البته علاوه بر گران بودن اين روش، عوارضي چون عفونت، عدم افزايش رنگدانه در محل و همچنين نبودن امكان پيوند پوست در محلهاي حساس از معايب اين روش محسوب ميشود.

گويا كاملترين روش در اين ميان كشت سلولهاي ملانوسيت خود فرد در شرايط آزمايشگاهي و پيوند آن به فرد است؟

دقيقا همينطور است. در اين روش نمونهاي از پوست را كه داراي رنگدانه طبيعي است از بيمار گرفته و پس از طي يك سري شرايط آمادهسازي به محل ضايعه منتقل ميكنيم.

اگر ضايعه كوچك باشد، سلولهاي جدا شده را به همان شكل به محل ضايعه انتقال ميدهيم ولي اگر گسترده باشد سلولها را ابتدا در شرايط آزمايشگاهي تكثير ميدهيم. در واقع در آزمايشگاه سلولهاي ملانوسيت را به روشهاي آنزيمي در شرايط كاملا استريل جدا ميكنند و در مرحله بعد سلولهاي آماده شده توسط پزشك به منطقه بدون رنگدانه منتقل ميشود.

به بيان ديگر در شرايط آزمايشگاهي، سلولهاي جدا شده با انتقال به محيطهاي كشت خاص به آن ميچسبند و از آن تغذيه ميكنند. هر سلول تقسيم ميشود و وقتي به تعداد مورد نظر ما برسد، قابليت پيوند پيدا ميكند. اين روش تكثير حدود يك ماه و نيم تا 3 ماه طول خواهد كشيد.

عمل پيوند هم طي 24 ساعت انجام ميشود. اين شيوه درماني كه سلول درماني نام دارد در مركز سلول درماني پژوهشكده رويان راهاندازي شده است.

ظاهرا روش برداشت سلول در سلولدرماني هم بيمار را با مشكلاتي روبهرو ميسازد؟

متخصصان در بيشتر مناطق دنيا كه از سلولدرماني براي درمان ويتيليگو بهره گرفته ميشود، با استفاده از روش تراش پوست و ابزاري مخصوص، سطحي را كه بايد مورد پيوند قرار گيرد (بخش سفيدپوست) ميتراشند يا با استفاده از ليزر يا نوردرماني برداشته ميشود. روش ديگر براي برداشتن سلولهاي بخش درگير پوست هم ايجاد تاول است كه پيشتر از آن صحبت كرديم كه نهتنها اين روشها با عوارضي براي بيمار همراه هستند بلكه نياز به پانسمانهاي خاصي دارند كه متاسفانه اجازه واردات آنها را نداريم.

و در چنين شرايطي است كه پژوهشكده رويان موفق به ارائه روشي ابداعي براي حل اين مشكلات شده است؟

محققان پژوهشكده رويان موفق به ارائه شيوههاي ابداعي در دنيا شدهاند كه در آن ابتدا سلولهاي ملانوسيت از بيوپسيهاي (نمونهگيريها) به دست آمده از نواحي سالم پوست آن دسته از بيماران مبتلا به ويتيليگو كه پاسخ قابلقبولي براي درمانهاي متداول ندادهاند به روش آنزيمي تحت شرايط كاملا استريل جدا و به صورت داخل اپيدرمي تزريق ميشود.

منبع: وب سایت دکتر مریم ملکی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *