روانشناسیروانشناسی اجتماعیروانشناسی کودک

رها شدن از حس ناخوشنودی و بدست آوردن احساس شادی با این روشها

تقریبا تمام کارهایی که انسان در زندگی‌اش انجام می‌دهد به منظور رها شدن از حس ناخوشنودی و بدست آوردن احساس شادی است. انسان همواره سعی می‌کند شاد شود یا در حالت شادی باقی بماند.  ما دست به هر کاری می‌زنیم تا لحظاتی کوتاه از ناخوشنودی دور شویم و احساس شادی و رضایت و سعادت داشته باشیم. اما واقعا شادی یعنی چه؟ چه تعریف مشخصی و دقیقی می‌توان برای خوشنودی یا ناخوشنودی ارائه داد؟

خوشنودی و ناخوشنودی چیست؟

شادی یک جور حس است. حس را نمی‌توان تعریف کرد فقط می‌توان آنرا لمس کرد. ناخوشنودی را نمی‌توان تعریف کرد فقط می‌توان آنرا حس کرد. شما به طور کاملا ناخودآگاه این حس را دریافت می‌کنید. طبق بررسی‌های بعمل آمده احساس شادی با شرایط مادی زندگی لزوما رابطه‌ی تنگاتنگی ندارد. شخصی که درآمد سالانه‌ی بالای ۱۰ میلیون دلار دارد نسبت به کارمندانی که برایش کار می‌کنند فقط به مقدار خیلی جزئی‌تری شادتر است و نه به اندازه‌ی تفاوت بزرگی که در درآمدهایشان وجود دارد. پس می‌توان نتیجه گرفت خوشنودی یا ناخوشنودی یک حس درونی است که هر شخصی می‌تواند فارغ از شرایط بیرونی،  در درون خودش ایجاد کند.

شاد بودن چیزی است که تحت کنترل شماست. شادی محصول عادت‌های شما و نیز محصول نگرش شما به زندگی است. محققان دانشگاه کالیفرنیا که در مورد احساس خوشنودی تحقیق می‌کردند متوجه شدند که عوامل ژنتیکی  و شرایط مادی زندگی،  فقط ۵۰ درصد در شادی نقش دارند این یعنی  ۵۰درصد بقیه‌ با خودتان است.

احساس ناخوشنودی می‌تواند توسط یک اتفاقی که انتظارش را نداشتید در شما ایجاد شود. بدین معنا که اگر ناگهان  رویدادی خلاف انتظارشما  رخ دهد یا کاری بر خلاف عادت‌های شما انجام شود احساس ناخوشنودی در شخص ایجاد می‌شود.  بنابراین بایستی بر روی عادت‌های خود نظارت بیشتری داشته باشید تا به خاطر یک عادت نادرست،  مرتبا در دام ناخوشنودی گرفتار نشوید.

ناخوشنودی

 ۹ عادت غلط که منجر به احساس ناخوشنودی می‌شوند

۱_ عادت به سرکوب کردن احساسات

اینکه احساسات خود را ابراز نکنیم و آنها را در درون خودمان حبس کنیم و به قول معروف حسمان را سرکوب کنیم یکی از برداشت‌های غلط در مورد هوش هیجانی بالا یا EQ بالا است.  افرادی که دارای هوش هیجانی بالا هستند افرادی نیستند که احساسات خود را نشان ندهند،  بلکه  سعی می‌کنند علی‌رقم بروز احساسات جو زده ‌نشوند و کارهای غیرعقلانی انجام ندهند.

این افراد به احساسات خود چه خوشنودی باشد چه ناخوشنودی،  احترام می‌گذارند،  آنها را می‌‌پذیرند و به طور منطقی رفتار می‌کنند. نه اینکه احساساتشان را سرکوب کنند. تنها با پذیرش تمام و کمال احساساتان  است که می‌توانید آنها را در مسیری قرار دهید تا شما  را به سمت اهدافتان ببرند.

۲- وابستگی زیاد به تکنولوژی

شما کاملا آزاد هستید که هر چه می‌خواهید تلویزیون تماشا کنید یا هر چه می‌خواهید کتاب بخوانید  شما کاملا آزاد هستید که هر چه می‌خواهید گیم بازی کنید یا هر چه می‌خواهید ورزش کنید. اما سوال اساسی این است که واقعا چه میزان از شبانه روزتان متصل به تکنولوژی است؟ آیا زندگی یعنی تمام وقتتان را صرف موبایل یا کامپیوتر یا تلویزیون کنید؟ آیا چیز دیگری در زندگی نیست؟ فرقی نمی‌کند که با استفاده از تکنولوژی احساس خوبی به شما دست دهد  یا حس کرختی داشته باشید، مسئله بر سر عادت کردن شما به تکنولوژی است که یک عادت غلط است.  عادت به تکنولوژی دقیقا شبیه یک اعتیاد است که فرد به خاطر فرار از واقعیت‌های ناخوشایند زندگی، به آن گرایش پیدا می‌کند. این یک تله است که باعث گرفتاری بزرگتری برای شما خواهد شد.

۳- عادت به  تقلای بیش از حد

وقتی برای به دست آوردن پول بیشتر تقلای بیش از حد می‌کنید و فلسفه‌ی شما این می‌شود که به هر بهایی باید این پول را بدست آورد،  ناگهان متوجه می‌شوید بابت پولی که بدست آورده‌اید بهای خیلی بیشتری را پرداخت کرده‌اید.  قیمت تمام شده‌ی یک کالای مادی ممکن است به بهای گزافی مثل از دست دادن سلامتی یا خوشحالی یا خانواده یا دوستان یا شوق و ذوق زندگی‌تان تمام شود. بنابراین عادت به تقلای بیش از حد برای بدست آوردن هر چیزی را از خود دور کنید تا بابت بدست نیاوردن خیلی چیزها احساسناخوشنودی به شما دست ندهد.  یا از آن سوی بام نیفتید و برای بدست آوردن خیلی چیزها، چیزهای مهم‌تری را فدا نکنید.

۴- عادت به انتظار برای آینده،   باعث ناخوشنودی است

اینکه عادت کنید به خودتان بگویید من در آینده وقتی فلان چیز را بدست آوردم یا وقتی به فلان جایگاه رسیدم خوشحال خواهم بود، عادتی است که ناخوشنودی را در زمان حال برای شما به ارمغان می‌آورد و بس.  سعی کنید خوشحالی در زمان حال ‌ را برای آینده‌ی نامعلوم از دست ندهید چرا که هیچ اعتباری نیست آیا خوشحالی شما در آینده درگرو  بدست آوردن آن چیز هست یا نه. در عوض سعی کنید بر روی خوشحال بودن در هر لحظه‌ای که در آن هستید تمرکز کنید. نقد را ندهید نسیه بگیرید. زمان حال را برای آینده قربانی نکنید. همین حالا خوشحال باشید.

۵- جنگیدن با تغییرات زندگی

بپذیرید که هیچ چیز ثابت نیست. تغییرات یک بخش غیرقابل اجتناب در زندگی است. اصلا زندگی یعنی تغییر.  کسانیکه با تغییرات زندگی‌شان می‌‌جنگد به این خاطر است که می‌خواهند کماکان همه‌چیز زندگی را در کنترل داشته باشند.  این عادتی است که شما را به سوی ناخوشنودی دائمی‌ هدایت می‌کند. اگر با تغییراتی که در زندگی‌تان رخ می‌دهد بجنگید، باعث می‌شود کنترل شما در زندگی کمتر شود چرا که مانع از این می‌شوید که از موانع عبور کنید و همگام با تغییراتی که رخ می‌دهند حرکت کنید و زندگیتان را بهبود بخشید.

راه حل این است که خودتان را برای هرگونه تغییر آماده سازید. زندگی یک بازی از قبل نوشته شده و قابل حدس زدن نیست.  با تغییرات نمی‌توان جنگید  اما می‌توان پیش بینی کرد که پیامد فلان تغییر چه خواهد بود و سپس خودتان را برای مواجه شدن آن آماده سازید. اولین قدم این است که بپذیرید حتی حقایق قطعی زندگی نیز همیشه تحت کنترل شما نیست، آدمها عوض می‌شوند، کسب و کارها بالا پایین دارند و همه چیز برای همیشه ثابت نیست. با پذیرش این اصل، میزان توانایی خودتان را بالاتر خواهید برد. بله ممکن است با پذیرش یک تغییر درحال تجربه‌ی یک حس منفی  باشید اما به طور منطقی‌تری می‌توانید بر روی راه حل‌هاتمرکز کنید و انرژی خودتان را بیهوده هدر ندهید.  بر روی مشکل تمرکز نکنید بر روی راه حل متمرکز شوید. تمرکز بر روی راه حل‌هایکی از حیاتی‌ترین توانایی‌هایی ست که باید در طول زندگی کسب نمایید.

۶- عادت به منفی‌نگری، عامل مهم ناخوشنودی است

هیچ چیز به اندازه نگرش منفی به حس ناخوشنودی شما سوخت نمی‌‌رساند. منفی نگری باعث ایجاد مشکلات زیادی می‌شود.  اول اینکه باعث می‌شود زندگی به شما سخت بگذرد. دوم اینکه با داشتن یک نگرش منفی احتمال اینکه اتفاق‌های منفی رخ دهند بیشتر می‌شود.  و سوم اینکه افراد منفی‌نگر از منطقی بودن به دور هستند. سعی کنید منطقی باشید. به حقایق نگاه کنید نه به تخیلاتِ خود یا دیگران راجع به حقایق. آنگاه خواهید دید خیلی چیزها آنقدرها هم که فکر می‌کردید بد نیست. می‌توان نکات مثبتی را در دل هر چیز بدی پیدا کرد.

۷- عادت به چشم و هم چشمی‌

حسادت،  قاتل خوشحالی است. حسادت باعث ناخوشنودی است. چشم و هم چشمی‌ یکی از پیامدهای حسادت است. اگر مرتبا دارید خودتان را با دیگران مقایسه می‌کنید اکنون وقت آن است که دست از این عادت اشتباه بردارید. محققان در یک تحقیق جالب به این نتیجه رسیدند که اکثر مردم گفتند ما با اینکه درآمد کمتری‌ داشته باشیم مشکلی نداریم به شرطی دیگران هم درآمد کمتری داشته باشند. اگر چنین طرز فکری دارید هشیار باشید که دارید چشم وهم چشمی‌ می‌کنید.

۸- نداشتن آمادگی در زندگی

آدمهای منفی‌نگر  فکر می‌کنند خودشان هیچ کاره‌اند. آنها نه قدمی‌ برمی‌دارند نه خودشان را آماده می‌کنند تا در آینده به آنچه می‌خواهند برسند.  این افراد فقط منتظرند ببینند زندگی با آنها چه می‌کند. اما می‌توان طور دیگری نیز بود. می‌توان اهدافی را در سر پروراند و برای رسیدن به آنها کوشش کرد و آمادگی‌های لازم را کسب نمود.

۹- دوری از جمع

وقتی احساس ناخوشنودی دارید اغلب مایلید تنها باشید و از جمع دور بمانید، اما کاملا اشتباه است. حتی اگر در یک جمعی که چندان هم از آن لذت نمی‌‌برید باشید برای روحیه‌تان بهتر است. زمانهایی که احساس می‌کنید غیراجتماعی شده‌اید همان زمانیست که باید به خودتان فشار بیاورید و وارد اجتماع شوید آنگاه تفاوت را در روحیه خود حس خواهید کرد. در جمع بودن به میزان بالایی ناخوشنودی را از شما دور می‌کند.

به طور کلی تغییر عادت‌های بدِ قدیمی  به عادت‌های جدید و خوب که باعث ایجاد خوشحالی بیشتری در شما می‌شوند یکی از بزرگترین خوبی‌هایی است که می‌توانید در حق خودتان انجام دهید. کنترل داشتن بر روی شادی،  باعث می‌شود دیگرانی که دوروبر شما هستند نیز،  تحت تاثیر انرژی شاد شما قرار گیرند و شاد باشند.

منبع: مجله قرمز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *