تغذیه و تناسب انداملاغری و کاهش وزننکته های تغذیه ای

برای شاد بودن زیاد درگیر عضلات شکم نشوید

یک پنجم از زنان با اختلال پرخوری مقابله می کنند، ۷۵% دچار این اختلال هستند، و ۹۷% از زنان به طور پیوسته در طول شبانه روز می گویند از شکم و بدنشان متنفر هستند.

آیا زمانی می رسد که راضی بشویم؟ اگر این تصور را داشته باشیم نه : “فقط یک شکم صاف می خواهم”.

نفرین “منطقه دردسرساز”

در حقیقت در تمام نقاط بدن، شکم بخش شماره یک است که زنان از آن شکایت می کنند و می خواهند آن را تغییر دهند.

مهم نیست که چقدر برای آب کردن شکممان تلاش می کنیم، اگر برای شاد بودن به ظاهر بدنمان وابسته باشیم هرگز نمی توانیم خوشحال باشیم. حتی اگر به وزن ایده آل خود برسید، شکم شش تکه یا چهار تکه داشته باشید  و از هیکل خوبی داشته باشید اما همواره ناراضی خواهید بود. دلایل:

باید توجه و تمرکزتان به رژیم عذایی، برنامه ورزشی، و قوانینی که برای خود ایجاد کرده اید باشد که باعث می شود همواره فکر کنید اگر همیشه اول نباشید چیزی را از دست می دهید.

در نظرمان همواره فردی بهتر، خوش فرم تر، زیباتر، سالم تر، شاداب تر، و غیره وجود خواهد داشت.

حتی وقتی به هدف خود رسیدیم همواره چیز بیشتری می خواهیم، چند کیلو دیگر کم کنیم یا شکم خود را از چهار تکه به شش تکه تبدیل کنیم و غیره.

این چالش هیچ وقت تمام نمی شود

به مدت ۱۴ سال هر روز با یک تصور از خواب بیدار میشدم، اگر وزنم به … برسد و یا هیکلم … بشود احساس خوبی خواهم داشت. هر روز به رسیدن به این اهداف فکر می کردم. کارهای زیادی انجام می دادم هم چون حذف کربوهیدارت، ساعت های زیاد دویدن، پرهیز از اجتماعاتی که تنقلات در آن هست، و شمردن تک تک بادام ها.

هر روز یک احساس مشابه داشتم: از بدنم متنفر بودم. و بعد سعی می کردم با  تمرکز بیشتر بر روی بدنم، غذا و ورزش آن را اصلاح کنم. هر شب در حالی به رختخواب می رفتم که می دانستم به طور کامل به هدفم نرسیده ام، و یا احساس می کردم به گذشته برگشته ام. اگرچه زندگی دیگری به غیر از برنامه ورزشی و رژیم غذایم داشتم (دانشگاه، کار، روابط، کلیسا و غیره)، جهان درونیم پیرامون تفکراتی هم چون بدن، غذا، و تناسب اندام می چرخید.

زمان طلایی

این لحظه زمانی فرا می رسد که اصلا انتظار آن را ندارید. با بدن خود آزاد و شاد باشید، یعنی زمانی که کمتر بر روی این موارد تمرکز کنید و بیشتر بر روی زندگی خود متمرکز شوید، شادی و آزادی به وجود می آید. من زمانی از خواب غفلت بیدار شدم که در سن ۲۳ سالگی مجبور شدم دوره درمانی اختلال در خوردن را بگذرانم. در یک قدمی مرگ بودم، وزنی داشتم که در ۱۰ سالگی نداشتم.

سبک زندگی کم کربوهیدرات، شیک های پروتئینی، و مجلات تناسب اندام که به آن عادت داشتم برایم ممنوع شده بود، مجبور شدم با بدترین کابوس خود رو به رو شوم.

  • نداشتن کنترل
  • هر جمعه شب پیتزا خوردن و شیرینی و پنکیک در روزهای شنبه
  • شیوه زندگی کم تحرک
  • غذاهای فرآوری شده، تکه های شکلاتی برای اسنک
  • یبوست مزمن، نفخ، گاز و ناراحتی در بدن
  • جوش های صورت
  • افزایش سایز
  • احساس بی حالی، خستگی کردن، و دوست نداشتن خودم
  • نسخه های درمانی توسط پزشکان تجویز شد تا باعث بهبودی و تصور درست تر می شد.

اگرچه هنوز نمی دانم این شیوه افراطی درمانی در معرض قرار گرفتن، بهترین روش برای شفا یافتن و بهبودیم از اختلال در خوردن بوده باشد، اما برای انگیزه دادن به پیدا کردن چیز متفاوت خوب بود: یک ابزاری شاد که به وسیله آن می توانستم با بدنم احساس خوبی داشته باشم، بدون درنظر گرفتن شکل بدن، چیزی که می خورم، یا اینکه آیا تمرین کرده ام.

زندگی کردن در دو حد افراطی ( اختلال در خوردن بیش از حد و وسواس در رژیم غذایی؛ و درمان اختلال در خوردن) من را به یک نقطه طلایی رساند که انتظارش را نداشتم. باعث شد برای دو حد افراطی به نتیجه گیری برسم: “نمی خواهم دوباره به رفتار این چنینی دچار شوم” و ” و هم اینطور نمی خواهم دوباره به اختلال در خوردن برگردم”.

احساس خوبی به بدن خود داشتن ربطی به اعداد ترازو، سیکس پک، شانه های برجسته و غیره ندارد. این ها زودگذر هستند.

سندرم هویج آویزان

زمانی که بدن ایده آل داریم یا اعتماد بنفس بدن خود را داریم و احساس خوبی به بدنمان داریم، هدف و انگیزه اصلی برای چیزهایی که می خوریم، چگونگی تمرین، لباسی که می پوشیم و نحوه گذران زندگی، همواره در سختی هستیم.

من این حالت را سندرم هویج آویزان می نامم چون هم چون اسبی که همواره می خواهد به هویج اویزان شده از بینی خود برسد، ما نیز مثل ربات با تمرکز بر روی چیزهای مشابه همین حالت را پیدا می کنیم (ترازو، کالری، گرم چربی ها، سایز جین و ظاهرمان در عکس های خاص) و سعی می کنیم به نتایج متفاوتی برسیم.

سعی کنید خودتان را دوست داشته باشید

در اینجا نکاتی ذکر شده که با کمک آن می توانید خودتان را دوست داشته باشید:

  1. گفت و گوی منفی با خودتان را متوقف کنید.
  2. شکر گذار باشید: از بدنتان به خاطر کاریی که می کند تشکر کنید، نه ظاهری که دارید.
  3. بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنید
  4. به ترازو توجه نکنید
  5. رشد کنید:

غذا بخورید و ورزش بکنید، برای اینکه رشد کنید نه اینکه خودتان را مجازات کنید. غذاهایی را انتخاب کنید که نه تنها از لحاظ فیزیکی باعث رشدتان می شود بلکه از لحاظ احساسی و ذهنی نیز رشدتان می دهد. اگرچه خوردن از روی احساس چیز منفی درنظر گرفته می شود، اما گاها بد نیست.

۶٫بدن خود را به صورت کل ببینید نه جز.

۷٫سعی کنید تعصبات مربوط به وزن را کنار بگذارید و در هر وزنی که هستید سالم باشید.

منبع: فیتامین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *